کفایت قابلیت تعیین مورد معامله در فقه امامیه و حقوق ایران

thesis
abstract

معین بودن یکی از شرایط اساسی صحت مورد معامله محسوب می گردد. در مواردی هنگام عقد امکان تعیین مورد معامله در وجود ندارد، لیکن طرفین نیاز دارند تا عقد منعقد گردد و تعهد به انعقاد عقد را کافی نمی دانند. در این گونه موارد طرفین برای جلوگیری از بطلان عقد به جهت ایجاد خطر و مقدور بودن انجام تعهد ناشی از جهل به عوضین ضابطه ای را در عقد به تراضی تعیین می نمایند که این ضابطه موجب می گردد، تا مورد معامله پس از عقد تعیین گردد. این چنین معاملاتی به دلیل توسعه و گسترش روابط تجاری و پیشترفت در زمینه های علمی و فناوری شیوع یافته اند. ضابطه مورد بحث ممکن است، ضابطه ای نوعی یا ضابطه ای شخصی باشد. با ذکر ضابطه عقد را می بایست مورد معامله را قابل تعیین دانست. در این گونه موارد که مورد معامله در هنگام تراضی معین نیست، با اصل لزوم تعیین مورد معامله و حدیث رفع غرر مواجه می شویم. مطابق اصل لزوم تعیین مورد معامله و حدیث رفع غرر در صورت مجهول بودن مورد معامله به گونه ای که موجب خطر و ضرر شود، عقد باطل است. در صورتی که مورد معامله در هنگام تراضی معین نباشد اما امکان تعیین بعد از عقد به گونه ای فراهم باشد که موجب هیچ گونه خطر و ضرری نگردد، نمی توان عقد را به لحاظ صرف مجهول بودن مورد معامله باطل دانست. چرا که لزوم تعیین و مجهول نبودن برای رهایی از خطر و ضرری است که در این گونه معاملات نوعاً وجود دارد، حال آن که اگر با ذکر ضابطه ای که ضابطه ی مذکور اولاً مورد تراضی طرفین باشد و ثانیاً معین و قطعی باشد، خطر و ضرر منتفی است و به همین جهت عقد در این وضعیت را باید صحیح دانست.

First 15 pages

Signup for downloading 15 first pages

Already have an account?login

similar resources

بررسی تطبیقی کفایت قابلیت تعیین مورد معامله در حقوق ایران، مصر و کامن لا

برمبنای تلقی مشهور از منابع فقهی و حتی حقوق موضوعه کشورمان ، لزوم تعیین قطعی مورد معامله حین عقد به عنوان یک اصل به منظور صحت معاملات شناخته شده و به دنبال آن اعتبار بسیاری از قراردادهای مورد نیازجامعه اقتصادی که در آن مورد معامله بر اساس روش مورد توافق طرفین ، در آینده قابل تعیین محسوب می گشت ، مستندا به این اصل در هاله ای از ابهام قرار می گرفت؛ این در حالی است که قابلیت تعیین رهیافت لازم برای...

full text

بررسی آثار معامله فضولی در فقه امامیه، حقوق ایران و حقوق انگلستان

در فقه امامیه و حقوق ایران حکم معامله­ی فضولی در اغلب موارد عدم نفوذ است. در حقوق انگلستان معامله فضول برای خود، جز در موارد استثنائی باطل و معامله او برای مالک، تنها در صورت افشای قصد نمایندگی قابل تنفیذ است. این اختلاف در احکام، ریشه در وجود مبانی متفاوت در این نظام­ها دارد. نگارندگان با بررسی این مبانی معتقدند مبنای معاملات فضولی در فقه و حقوق ایران، نظریه «استناد به مالک» است ولی در حقوق ان...

full text

لزوم مشروع‌بودن جهت معامله در حقوق موضوعه ایران و فقه امامیه

به موجب بند 4 ماده 190 قانون مدنی یکی از شرایط اساسی صحت هر معامله، مشروع­بودن جهت آن است. به موجب ماده 217 قانون مدنی معامله با جهت نامشروع باطل است. البته، نامشروع بودن جهت در صورتی موجب بطلان معامله می شود که در معامله تصریح گشته، بی واسطه و بارز باشد. صحت معامله با جهت نامشروع در صورت علم به آن و بدون تصریح در معامله، محل اختلاف­نظر است. در فقه، معامله با جهت نامشروع به دلایلی چون حکم عقل ب...

full text

قابلیت استناد پذیری ادله در حقوق موضوعه و فقه امامیه

دلیل دراصطلاح قانونی چنانچه ماده194قانون آیین دادرسی مدنی می‌گوید:”دلیل عبارت ازامری است که اصحاب دعوی برای اثبات یا دفاع از دعوی به آن استناد می‌نمایند". قانون مدنی با این که یک جلد را به شرح ادله‌ی اثبات دعوی اختصاص داده ولی تعریفی از دلیل بیان نکرده است.از نظررعایت اصول قانونگذاری بهتر بود دلیل در قانون مدنی تعریف می‌شد.چرا که در آئین دادرسی مدنی می‌بایست تنها به قواعد شکلی و چگونگی ارائه دل...

full text

اصل قابلیت استناد قرارداد در فقه امامیه، حقوق ایران و حقوق فرانسه

اصل قابلیت استناد قرارداد به عنوان اصلی مستقل از اصل اثر نسبی قرارداد می باشد. این اصل بیان گر بازتاب و انعکاس آثار قرارداد در اجتماع است، آثاری که به آثار غیر مستقیم یا قهری تعبیر می شود. قابلیت استناد قرارداد از قرن 19 میلادی به وسیلة دیوان کشور فرانسه وارد حقوق فرانسه گردید. در فقه امامیه قابلیت استناد در بعضی از ابواب فقه با عناوین دیگری از جمله آثار وضعی قرارداد مورد توجه فقها قرار گرفته ا...

full text

لزوم مشروع بودن جهت معامله در حقوق موضوعه ایران و فقه امامیه

به موجب بند 4 ماده 190 قانون مدنی یکی از شرایط اساسی صحت هر معامله، مشروع­بودن جهت آن است. به موجب ماده 217 قانون مدنی معامله با جهت نامشروع باطل است. البته، نامشروع بودن جهت در صورتی موجب بطلان معامله می شود که در معامله تصریح گشته، بی واسطه و بارز باشد. صحت معامله با جهت نامشروع در صورت علم به آن و بدون تصریح در معامله، محل اختلاف­نظر است. در فقه، معامله با جهت نامشروع به دلایلی چون حکم عقل ب...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


document type: thesis

سایر - دانشکده علوم قضایی و خدمات اداری - دادگستری

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023